آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

داستان کوتاه “طعم هدیه”

روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.

hadiyeh

 

آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد.

مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.

پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد.

مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.

اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.

ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود.

شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟

استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.

داستان کوتاه ملکه چین

عاشق

حدود دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت..
با مرد خردمندی مشورت کرد  و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تاد دختری سزاوار را انتخاب کند.
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود،دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.
مادر گفت: تو شانسی نداری نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم،
کسی که بتواند در عرض شش ماه  زیباترین گل را برای من بیاورد…
ملکه آینده چین می شود.
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه
گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود ،  گلی نرویید .
روز ملاقات فرا رسید ،دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار
زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .
لحظه موعود فرا رسید.
شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.
شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : “گل صداقت
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود!

اصول پرورش حافظه

١) نتایج اکثر تحقیقات نشان می‌دهد که حافظه، قابل پرورش است و می‌توان با آموزش‌های درست آن راپرورش داد و تقویت نمود.

٢) مانند عضله‌ای که می‌توان با تمرین دادن تقویت کرد، حافظه را نیز می‌توان تقویت کرد.

٣) تقویت حافظه نه تنها به آموختن روش‌های تازه بستگی دارد، بلکه به انگیزه قوی نیز نیازمند است.

٤) نیاز و همچنین تشخیص دقیق هدف و گام گذاشتن در آن را، می‌توان عامل مهمی در شناسایی نکات کلیدی مطالب به شمار آورد.

٥) هر قدر مطلبی با مطالب دیگر در ذهن ارتباط داشته باشد حافظه ما آن را بهتر ضبط می‌کند.

٦) بر اساس منحنی ابینگ هاس بعد از گذشت ٢٤ ساعت تقریباً ٧٠ درصد مطالب را از یاد می‌بریم، بخاطر داشته باشید حتماَ ٢٤ ساعت اول پس از مطالعه هر موضوعی، حداقل چند دقیقه آن را تکرار کنید.

٧) حالت آمادگی برای یادگیری یکی از راه‌های تقویت حافظه است. (قانون ثرندایک)

٨) تکرارهایی که بر طبق قاعده و نظم باشند بر نگهداری مطالب خوانده شده موثر است. (ثرندایک)

٩) بر طبق تئوری گشتالت، ار ابتدا مطالب را در قالب کلی و چهار چوب کلی فرا بگیریم تأثیر آن در فراگیری بیشتر است. (از کل به جزء)

١٠) علاقه داشتن به یک موضوع از عواملی مهم در فراگیری یک مطلب بشمار می‌آید.

١١) زمینه سازی و کسب اطلاعات مقدماتی و همچنین انگیزه‌های فراگیری یک مطلب و گوشزد کردن محاسن آموختن آن راه مناسبی برای ایجاد علاقه غیر مستقیم و ثانوی به یک موضوع و در نتیجه حافظه بهتر است.

١٢) انتخاب آگاهانه موضوعاتی که مطالعه می‌شود و مطالبی را که می‌خواهیم یاد بگیریم باعث فعال سازی حافظه می‌شود.

١٣) یک قاعده خوب برای گزینش مطالبی که باید از مطالعات متفرقه بخاطر بسپارید آن است که از خود بپرسید چه چیزهایی را احتمالاً در هفته و ماه آینده و سال آینده و یا ده سال آینده می‌خواهم بخاطر داشته باشم. (این موضوع که بر مبنای اصل گزینش در حافظه، بیان شده است به طرز کاملاً مشهودی در هدف‌گذاری رعایت می‌گردد)

١٤) دقت و توجه، یکی دیگر از مسائلی است که باعث تقویت حافظه می‌شود. وقتی وقت شما در تسخیر اندیشه‌های پنهان و گریزان است امکان آموختن وجود ندارد.

١٥) آغاز درست، سعی کنید مطالب را از ابتدا صحیح و دقیق یاد بگیرید مطالبی که در کارهای بسیاری از دانشجویان و دانش آموزان وجود دارد این است که موضوعات را بطور دقیق و عمقی مطالعه نمی‌کنند و باعث فراموشی می‌شود. شک و تردید از عواملی است که حافظه را کند و ضعیف می‌کند. حتی در فراگیری یک مهارت، واصول و مبناهای اولیه، بسیار مهم هستند و هنگامی که فردی مهارت لازم را در کاری بدست آورد اعمال ابتدایی آن بصورت یک کار عادی در می‌آید و دیگر نیازی به تمرکز روی آنها نیست و قدرت تمرکز برای کارهای بزرگتر، آزاد می‌شود.

١٦) ترکیبی از بکار بستن و فهمیدن یک موضوع نقش مهمی در تقویت حافظه نسبت به آن موضوع دارد. کسانی که وقتی مطلبی را می‌خوانند، می‌فهمند و عملاً آن را تکرار می‌کنند تا بصورت ملکه ذهنی درآید به راحتی می‌توانند مطالب فراگرفته شده را بخاطر بسپارند و تا مدت‌های زیادی آن را در حافظه نگهدارند و در مواقع مورد نیاز فراخوانی خوبی نسبت به آن داشته باشند.

١٧) آنچه را که قصد می‌کنیم و واقعاً می‌خواهیم به یاد بیاوریم بیشتر از چیزهایی که بطور طبیعی می‌بینیم، می‌شنویم و یا می‌خوانیم، به خاطر می‌سپاریم، متمایل کردن انرژی‌های ذهنی به سوی یک هدف که از آن به تمایل ذهنی تعبیر می‌شود یکی از عوامل مهم در بخاطرسپاری مطالب بشمار می‌آید.

١٨) با رعایت کلیه قواعد و اصول لازم، بهتر است به حافظه اعتماد داشته باشید تا در موقعیت‌های مختلف پاسخ‌های مناسب‌تری بدهد.

١٩) ارتباط دادن موضوعات به خویشتن و وارد کردن خود در آن و پیدا کردن نقش آن موضوع در زندگی فردی و همچنین یافتن نقاط مشترک بین موضوع و زندگی روزمره و حالات انسانی، یکی از موارد بسیار مهمی است که حافظه را فعال می‌کند.

٢٠) ایجاد ارتباط سازی‌های منطقی (همخوانی معقول) و برقراری ارتباطات بین موضوعات باعث می‌شود تا آنچه را که مطالعه می‌کنیم و یاد می‌گیریم بهتر در حافظه ضبط شود. به قول ویلیام جیمز کسی دارای حافظه‌ای بسیار قوی است که روی تجربه‌های خود تفکر و تأمل می‌کند و تفکرات خود را بطور منظم به یکدیگر ارتباط می‌دهد.

٢١) سازمان، (جایی برای هر چیز و هر چیزی در جای خود) اصلی است که باید در حافظه حکومت کند یک حافظه خوب همانند یک سیستم بایگانی است که به خوبی سازمان یافته و نگهداری شده باشد. وقتی که مطلبی اعلام حضور می‌کند باید تصمیم بگیریم آن را قبول کنیم نگه داریم یا دور بریزیم پس از تصمیم نگهداری باید تصمیم بگیریم آن را چگونه و در کجا و به چه ترتیبی و با چه قاعده و معیاری نگهداری کنیم توجه دقیق به همین سلسله مراتب باعث ثبت قوی‌تر می‌شود (استفاده از طرح‌های شبکه‌ای و درخت حافظه و یادداشت برداری‌های منظم و سازمان یافته و همچنین الگوهای سازماندهی شده خلاق راهی است بسیار مطمئن و کاربردی برای سازماندهی شدن مطالب در حافظه و در نتیجه فراگیری بهتر مطالب)

٢٢) طبقه بندی مطالب براساس موضوع، مفهوم، حروف الفبا، زمان و تاریخ، تشابه‌ها، تفاوت‌ها، میزان دشواری، کاربرد و هر دلیل دیگری راه مناسبی برای تقویت حافظه محسوب می‌شود.

٢٣) ریز کردن اطلاعات و تشخیص کل و جزء آن نقش زیادی در حافظه دارد. از آنجایی که به تعبیر آقای دکتر جیمز ونیلند استاد دانشگاه نیویورک بلعیدن اطلاعات بی‌شمار بطور یکجا امکان پذیر نیست، بنابراین باید موضوع‌های گسترده را خرد خرد دندان زد و پایین داد. یک مجموعه علمی یا اطلاعاتی را می‌توان با یک پازل بسیار بزرگ که شامل قطعات کوچک بیشماری است مقایسه کرد.

چنین مجموعه‌ای را نمی‌توان به درستی بازسازی کرد مگر آن که یک ایده و نقشه کلی از نوع تصویر در ذهن داشته باشیم در فراگیری اطلاعات هم برای این که کل را بدانیم باید از اجزا باخبر باشیم و برای این که اجزا را بدانیم باید از کل آگاهی داشته باشیم. (آن دسته از کسانی که با درخت حافظه و طرح‌های شبکه‌ای کار می‌کنند به راحتی می‌توانند با یک نگاه خیلی سریع به طرح خود، تشخیص دهند که کل و جزء مطالب چگونه در آن نوشته مطرح شده است و خیلی زیبا و هنرمندانه نسبت به آن تحلیل داشته باشند که پس از گذشت زمانی نه چندان دور به خلاقیت‌های خاصی نائل خواهند گشت و اطلاعات و معلومات آنها برای همیشه به خاطر سپرده می‌شود.)

٢٤) سعی کنید اهمیت و ارزش یک مطلب را تشخیص بدهید و به آن علاقه پیدا کنید یا دست کم ارزش به یادآوری آن و زمان آن را روشن نمایید.

٢٥) توجه خود را با تمام حواس به آن معطوف کنید. (استفاده از حواس دیگر نقش زیادی در حافظه دارد)

٢٦) اطمینان حاصل کنید که آن را بخوبی فهمیده‌اید.

٢٧) استفاده از یادداشت برداری‌های خلاق و هدفمند و با استفاده از رنگ‌های مختلف که جنبه‌های هنری خاصی در آن مشاهده شده بسیار توصیه می‌شود.

٢٨) استفاده از نظام‌های و ابزارهای مختلف برای یادگیری.

٢٩) استفاده از کدسازی (برای اعداد ...)

٣٠) استفاده از تداعی‌های تجسمی (فیلمنامه، تصویر برداری، نمایش)

٣١) برای این که تصاویر ذهنی و تجسم مطالب برای تقویت حافظه موثر واقع شود لازم است شرایط زیر رعایت شود:

ـ تحرک

ـ مضحک بودن

ـ رنگی

ـ تعداد زیاد

ـ وارد کردن خود

ـ عجیب و اغراق آمیز

ـ ظاهر شدن دیگر حواس (مثل بو ،صدا و ...)

ـ ارتباط سازی خلاق

ـ تجسم دقیق وشفاف در ذهن

ـ آرامش در حین تجسم

از این فرهاد کش فریاد...

بسان رهنوردانی که در افسانه ها گویند

گرفته کوله بار زاد ره بر دوش

فشرده چوبدست خیزران در مشت

گهی پرگوی وگه خاموش

در آن مهگون فضای خلوت افسانگیشان راه می پویند،

                                  ما هم راه خود را میکنیم آغاز

من اینجا بس دلم تنگ است

وهرسازی که میبینم بد آهنگ است

بیا ره توشه برداریم،

قدم در راه بی برگشت بگذاریم

ببینیم آسمان(هرکجا)همین رنگ است؟

تو دانی کاین سفر هرگز بسوی آسمان ها نیست

بهل کاین آسمان پاک

چراگاه کسانی چون مسیح ودیگران باشد

که زشتانی چو من هرگز ندانستند کان خوبان

پدرشان کیست؟

ویا سود وثمرشان چیست؟

بیا ره توشه برداریم وقدم در راه بگذاریم

 بامیدی که نوشد از هوای تازه ی آزاد

ولی آنجا حدیث بنگ وافیون است-از اعطای درویشی که

                                                                میخواند:

((جهان پیرست و بی بنیاد،از این فرهادکش فریاد...))

بیا ره توشه برداریم ،قدم در راه بگذاریم

کجا؟هرجا که پیش آید.

بدانجایی که میگویند

که دایم روید گل ورویدگل وبرگ بلورین بال شعر ازآن

ومینوشد از آن مردی که میگویند:

((چرا بر خویشتن هموار باید کرد رنج آبیاری کردن باغی کزآن گل کاغذ ین روید؟))

بانجایی که میگویند روزی دختری بودهست

که مرگش نیز(چون مرگ تاراس بولبا

نه چون مرگ من وتو)مرگ پاک دیگری بودهست.

کجا؟هرجا که اینجا نیست

بیا تا راه بسپاریم

بسوی سبزه زارانی که نه کس کشته،ندروده

بسوی سرزمینهایی که در آن هرچه بینی بکر ودوشیزه ست.

ونقش رنگ ورویش هم بدینسان از ازل بوده،

که چونین پاک وپاکیزه ست.

بیا ای خسته خاطر دوست!ای مانند من دلکنده وغمگین

من اینجا بس دلم تنگ است.

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بیفرجام بگذاریم.....

داستان کوتاه آرایشگر و وجود خدا

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در حال کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در باره ی موضوعات و مطالب مختلف صبحت کردند.

وقتی به موضوع خدا رسیدند آرایشگر گفت: من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد!

مشتری پرسید چرا باور نمیکنی؟

کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد!

به من بگو اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟

اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد.

نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیز ها وجود داشته باشد.

مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.

آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.

به محض اینکه از اریشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده.

ظاهرش کثیف و ژولیده بود.

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد: میدانی چیست، به نظر من آرایشگر ها هم وجود ندارند!

آرایشگر با تعجب گفت چرا چنین حرفی میزنی؟من اینجا هستم،من آرایشگرم.

من همین الان موهای تورا کوتاه کردم.

مشتری با اعتراض گفت: نه ارایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد!

او گفت: نه،آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.

مشتری تأیید کرد: دقیقاً نکته همین جاست! خدا هم وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند.

برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.