آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

Hello World براساس سن و شغل!

می تونم شرط ببندم که همتون با Hello World Program آشنا هستید.
Hello World معمولا ساده‌ترین برنامه‌ای هستش که می شه با زبان‌های برنامه نویسی مختلف نوشت.به عبارتی در اولین قدم یادگیری یک زبان، سعی می کنند یک Hello World Program بنویسن.
خب حالا ما یه سری آدم با شغل‌ها و تحصیلات مختلف داریم و می خوایم ببینیم که اگر به اون‌ها بگیم که یک Hello World بنویسن، چطوری می نویسن.
ایده از سایت gnu.org بوده :)

داخل دبیرستان:

  ۱۰ PRINT "HELLO WORLD"
 20 END 

سال اول کالج:

  program Hello(input, output)
 begin
 writeln('Hello World')
 end. 

تازه حرفه‌ای شده:

  #include <stdio.h>

 void main(void)
 {
  char *message[] = {"Hello ", "World"};
  int i;
  for(i = 0; i < 2; ++i)
  printf("%s", message[i]);
  printf("\n");
 }
 

واقعا حرفه‌ای!:

 #include <iostream.h>
 #include <string.h>
 class string
 {
  private:
   int size;
   char *ptr;
  public:
   string() : size(0), ptr(new char('\0')) {}
   string(const string &s) : size(s.size)
   {
     ptr = new char[size + 1];
     strcpy(ptr, s.ptr);
   }
   ~string()
   {
     delete [] ptr;
   }
   friend ostream &operator <<(ostream &, const string &);
   string &operator=(const char *);
 };

 ostream &operator<<(ostream &stream, const string &s)
 {
   return(stream << s.ptr);
 }
 string &string::operator=(const char *chrs)
 {
   if (this != &chrs)
   {
     delete [] ptr;
     size = strlen(chrs);
     ptr = new char[size + 1];
     strcpy(ptr, chrs);
   }
   return(*this);
 }
 int main()
 {
   string str;
   str = "Hello World";
   cout << str << endl;
   return(0);
 } 

مدیر سیستم:

  #include <stdio.h>
 #include <stdlib.h>
 main()
 {
  char *tmp;
  int i=0;
  /* on y va bourin */
  tmp=(char *)malloc(1024*sizeof(char));
  while (tmp[i]="Hello Wolrd"[i++]);
  /* Ooopps y'a une infusion ! */
  i=(int)tmp[8];
  tmp[8]=tmp[9];
  tmp[9]=(char)i;
  printf("%s\n",tmp);
 } 

هکر تازه‌کار:

  #!/usr/local/bin/perl
 $msg="Hello, world.\n";
 if ($#ARGV >= 0) {
     while(defined($arg=shift(@ARGV))) {
	 $outfilename = $arg;
	 open(FILE, ">" . $outfilename) || die "Can't write $arg: $!\n";
	 print (FILE $msg);
	 close(FILE) || die "Can't close $arg: $!\n";
     }
 } else {
     print ($msg);
 }
 1; 

هکر باتجربه:

  #include <stdio.h>
 #include <string.h>
 #define S "Hello, World\n"
 main(){exit(printf(S) == strlen(S) ? 0 : 1);} 

هکر حرفه‌ای:

% cc -o a.out ~/src/misc/hw/hw.c
 % a.out
 Hello, world.

۳۱ نمونه طراحی جالب و دیدنی صفحات HTML5

 

این روزها سر و صدای HTML5 رو بین توسعه‌دهنده‌های وب و نرم‌افزار زیاد می‌شنویم، تقریباً هر جا که می‌ریم صحبت‌هایی از HTML5 هستش، از طراحی وب گرفته، تا طراحی و توسعه‌ی نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های مختلف برای موبایل‌ها و کامپیوترها. و البته سر و صداهای زیادی که به واسطه‌ی انتخاب استاندارد HTML5 از طرف مایکروسافت برای توسعه‌ی پروژه‌ی ژوپیتر به راه افتاده و این که احتمالاً در آینده نرم‌افزارهای دسکتاپ هم با HTML5 طراحی و توسعه داده بشن!

پس می‌تونیم این نتیجه رو بگیریم که HTML5 به اندازه‌ی کافی پیشرفته هستش تا بشه همه‌جور کار باهاش انجام داد و انعطاف‌پذیری‌های لازم رو در خودش داره، برای این که بیشتر با این امکانات آشنا بشید در این ایمیل می‌تونید ۳۱نمونه از طراحی‌هایی که در قالب صفحات وب به کمک HTML5 و جاوا اسکریپت طراحی شده رو ببینید و بیشتر با این استاندارد نسبتاً جدید آشنا بشید.

 

برای باز کردن این صفحات وب روی عکس هر کدام کلیک کنید

 

۱. FlowerPower

 

۲. Google gravity

 

۳. HTML5 logo

 

ادامه مطلب ...

شمشیربازی با خدا

عاشق شد و خدا شمشیری به او داد، که عشق شمشیربازی است. شمشیری نه برای آن که بزند و نه برای آن که بکشد و نه برای آن که زخم بگذارد و خون بریزد. شمشیری تنها برای آن که بداند عشق، بازی است. بازی ای بسیار سخت و بسیار ظریف و بسیار خطیر.

خدا شمشیری به او داد تا بداند دیگر نه نشستن جایز است و نه خوابیدن و نه آسودن. زیرا آن که شمشیری دارد باید در معرکه باشد؛ هشیار در میانه میدان.
اما آن شمشیر که خدا در آغاز به عاشقان می دهد، شمشیر چوبین است. زیرا که عشق در ابتدا به این و آن است و به کسان و ناکسان است. اما نه زخم شمشیرهای چوبی، چندان کاری است و نه درد شمشیرهای چوبی، چندان عمیق و نه مرگ با شمشیرهای چوبی، چندان مرگ. جهان اما میدان شمشیربازان چوبینی است. و بسیاری به زخم شمشیرهای چوبی از پا می نشینند. بسیاری به شکستن شمشیرهای چوبی شان دست از بازی می کشند. و بعضی چنان فریفته این بازی اند و چنان سرگرم، که گمان نمی برند بازی ای بزرگ تر نیز هست و حریفی قَدرتر و شمشیری بُراتر.

و این زمین آکنده است از شمشیرهای چوبی شکسته و شمشیرهای موریانه خورده و شمشیرهای زینتی بی کار آویخته بر دیوار.
هرچند بازی با شمشیرهای چوبی را هم لذتی است و شوری و شادی ای؛ اما چه شکوه ناچیزی دارد این بازی که شمشیرش چوبی است و حریفش این و آن میدانش به این کوچکی.

اما گریزی نیست که عاشقان، بازی را به شمشیری چوبی آزموده می شوند و آماده.
و آن کس که به نیکویی از عهده بازی با شمشیرهای چوبی برآید، کم کم سزاوار آن می شود که خدا شمشیری راستین به او بدهد؛ بُرنده و برهنه. و آن گاه است که خدا خود به میدان می آید تا حریف، عاشق شود و همبازی اش. و آن که با خدا شمشیربازی می کند، می داند که هرگز نخواهد برد. او برای باختن آمده است. اما چه لذتی دارد این بازی؛ بازی با خداوند. و چه شورانگیز است زخم این شمشیر و چه شیرین است درد این شمشیر و چه خوش است مرگ، زیر چکاچک رقص این شمشیر.
و عاشقان می دانند که زندگی چیزی نیست جز فرصت شمشیربازی با خدا.

برداشتی از این بیت مثنوی
عشقی که بر انسان بُوَد، شمشیر چوبین آن بُوَد
آن عشق با رحمان شود چون آخر آید ابتلا