آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

نکات جالبی درباره سایتهای اجتماعی

 

 

 

1 . هر دقیقه 13 ساعت فیلم بر روی Youtube قرار می گیرد.
2. 412/3 سال برای مشاهده تمام فیلمهای Youtube لازم است.
3. هر روز یک میلیارد بار فیلمهای Youtube مشاهده می شود.
4. 13 میلیون مقاله در Wikipedia در دسترس است.
5. سه میلیارد و ششصد میلیون عکس تا جون 2009 در Flickr آرشیو شده است. به ازای هر دو نفر از جمعیت زمین یک عکس وجود دارد.

6. نرخ رشد کاربران توییتر از ژانویه تا فوریه 2009 برابر با 1383% بوده است.
7. به طور متوسط هر روز سه میلیون توییت در توییتر منتشر می شود.
8. هر روز 5 میلیارد دقیقه در فیس بوک صرف می شود.
9. هر هفته یک میلیارد از انواع محتوی دیجیتال شامل لینک، عکس، مقاله، خبر و ... در فیس بوک به اشتراک گذاشته می شود.
10. باراک اوباما حدود 5 میلیون طرفدار در 15 سایت اجتماعی مختلف دارد.
11. فیلم معروف اوباما با نام "Yes we can " ("بله، ما می توانیم"، شبیه شعار کسیه که فکر کنم می شناسیمش) 14 میلیون و 200 هزار بار دیده شده
12. مبلغ شش میلیارد و پانصد میلیون دلار توسط سه میلیون نفر با استفاده از روشهای آنلاین در انتخابات برای کمک به اوباما، به او هدیه شد.
13. اگر فیس بوک یک کشور بود می توانست هفتمین کشور پر جمعیت جهان و بالاتر از ژاپن باشد.
14. 93% از کاربران سایتهای اجتماعی باور دارند که شرکتها باید در این سایتها نیز حضور فعال داشته باشند. این کاربران معتقدند که شرکتها نباید از این رسانه ها هم برای تبلیغ یک سویه استفاده کنن بلکه باید به گفتگوی دوطرفه با مشتریان بپردازند.

به این آمار دقت کنید. نشان دهنده چیست؟ به نظر من نشان دهنده اهمیت سایتهای اجتماعی است. جایی که اجتماعی از انسانها وجود داشته باشند اطلاعات هم هست. آن هم از نوع دست اول. همانجاست که می توان به کسب درآمد هم پرداخت. این اجتماعات هستند که نیازهای آینده را تعیین می کنند. با شرکت در این اجتماعات می توان خدماتی را ارائه کرد که مورد نیاز این جمع است.   

منبع : آیکلوپ

چند شعر از بابا طاهر عریان

 

دیم یک عندلیب خوشنوایی     که می نالید وقت صبحگاهی 

بشاخ گلبنی با گل همی گفت        که یارا بیوفایی بیوفایی         

 

تو که نوشم نئی نیشم چرایی  تو که یارم نئی پشم چرایی 

تو که مرهم نئی بر داغ ریشم   نمک پاش دل ریشم چرایی 

 

شب تاریک و سنگستان و مومست  قدح از دست مو افتاد و نشکست 

نگهدارنده اش نیکو نگه داشت    وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

دانلود کتاب پیش گویی های نوستراداموس بزرگترین پیشگوی تاریخ به دو

اولین بار که اسم نوستراداموس را شنیدم چند سال پیش بود که شایعه شده بود نوستراداموس گفته قراره تهران زلزله بیاد. یک سری ها مسخره می کردن. یک سری ها میگفتن میخوایم بریم تو کوچه بخوابیم شاید درست در اومد.اما بعد از خواندن پیشگویی های نوستراداموس احساس کردم که نسخه فارسیش دست برده شده و غیر واقعیه . یعنی بعضی جاهارو مترجم بر اساس نظرات و تمایلات شخصی خودش تغییر داده . بحث بعدی هم این است که اتفاقاتی که کمی شبیه جملات نوستراداموس بوده برحسب این گذاشته شده که پیشگویی هایی است که درست از آب درآمده است. در حالی که باید یک اتفاق را قبل از وقوع تخمین زد و براساس آن واکنش نشان داد نه اینکه بعد از اینکه اتفاق رخ داد بگوییم که بله این پیشگویی صفحه فلان از فلان کس است. مثل این می ماند که من بگویم روزی جنگی بزرگ بین شرق و غرب رخ خواهد داد و شرق غرب را شکست خواهد داد. تا وقتی که این اتفاق نیفتد من اشتباه نکرده ام چون هنوز موعد پیشگویی من نرسیده اما اگر احیانا روزی همچنین واقعه ای اتفاق بیفتد(که به خاطر کلی بودن جمله بسیاری از جنگ ها را می توان به آن نسبت داد) پیشگویی من درست بوده است. در زیر لینک کتاب فارسی پیشگویی های نوستراداموس و لینک کتاب به زبان انگلیسی را که شامل یک سری از رباعیات است می آورم. همچنین مطلب طنزی درباره این پیشگویی ها که در یکی از تالارهای گفتمان آورده شده بود را هم قرار می دهم.

مادر زن

زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.

 

یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.

 

یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم میزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.

 

دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.

 

فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»

 

زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توی آب و جان زن را نجات داد.

 

داماد دوم هم فردای آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶ نو هدیه گرفت که روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»

 

نوبت به داماد آخری رسید.

 

زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.

 

اما داماد از جایش تکان نخورد.

 

 

او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم؟

 

همین طور ایستاد تا مادر زنش در آب غرق شد و مرد.

 

فردا صبح یک ماشین بی ام ‌و آخرین مدل جلوی پارکینگ خانه داماد سوم بود که روی شیشه اش نوشته بود:«متشکرم! ازطرف پدر زنت»


اونـــا کــه میــمیرن مـیرن تــــو بــرزخ

قـاطـی میشـن اهــل بهشت و دوزخ

 

کـــار همـــــه اونجــــا بخـور بخـــوابــه

تــــا روز آخــــر ، کــه حساب کتــابــه

نوسترآداموس چگونه به قدرت پیشگویی دست یافت؟( از زبان خودش )

نوسترآداموس چگونه به قدرت پیشگویی دست یافت؟( از زبان خودش )

بهتر است به سخنان نوستر آداموس در این زمینه توجه کنیم.او درباره ی چگونگی رسیدن به این پیشگویی ها و روش خود در این باره می گوید و در نخستین دو بیتی کتابش ( قرون ) و نیز در سخنان خود̨  به پسرش قیصر در نامه ای که به اونوشته  و پیش درآمد این پیشگویی ها شمرده می شود ̨ از این مقوله سخن گفته است.این نامه بیشتر راهنمایی هایی برای اوست ̨  و گویا او را برای اینگونه فعالیت های روحی آماده می سازد. او نخست می گوید : اینها یک نور خدایی هستند که روشنی بخش راه کسانی می شوند که به این کار می پردازند̨  و دیگر اینکه بخشش و لطف خدایند̨  و سوم آنکه بررسی و شناسایی ستارگان و گردش آنها و محاسبه و بهره گیری از آنها هستند.

او به گونه ای پنهان به بعد چهارمی  نیز اشاره می کند که آن کاربرد سحر و جادو در علوم غریبه است ( occult ) و پرداختن به انهاست ̨  که حکمای پیشین مصر و بابل و یونان آن را بسیار به پیش برده بودند. او به پسرش خبر می دهد که کتابهای زیادی در این رشته ها داشته و همه ی آنها را سوزانده است.بسیاری از کسانی که در رابطه با شخصیت این مرد مطالعه کرده اند̨ دریافتند که وی شمار بسیاری از این کتابها را داشته  است. او هنگامی که ( در متن یادشده در زیر ) به پسرش می گوید: از پرداختن به سحر و جادو که در کتاب مقدس نکوهش شده ̨  خود داری کند ̨  گویا تصریح می کند که خود از این فن بهره داشته است. نکته ی دیگری را نیز می فهماند و آن اینکه برخی از انواع سحرها حلال و خوب است ̨  ولی او می تسد که این دانشها به دست کسانی بافتد که از آن استفاده ی نادرست کنند یا دچار اشتباه شوند̨  و بهمین جهت تر و خشک را باهم سوزانده تا از آن رهایی یابند.

نوسترآداموس در نامه ی خود به پسرش سزار می نویسد:

(( پیش از هر چیز از سحر نادرست و ناخوش آیند ک کتاب مقدس آن را نکوهش کرده بپرهیز و تنها به کار ستاره شناسی و نجوم که حلال است سرگرم باش̨  زیرا من با آن توانسته ام  به کمک کشف و وحی و حسابهای پیاپی ̨ پیشگویی های خود را ترتیب دهم و از بیم آنکه مبادا فلسفه ی این علوم غریبه ̨ محکوم گردد و نسبتهای بدی به آن داده شود ̨ من نخواستم که محتوای که محتوای ترس آور و هولناک آنها ̨  روشن و آشکار شود. همچنین از ترس آنکه این کتابها که قرن ها پنهان مانده بودند̨ آشکار شوند و زیانی از پدید امدن آنها پدید آید̨  من آنها را سوزاندم و به خاکستر تبدیل کردم تا کسی خواهش پرداختن به این کارهای جادوگرایانه و پنهانی را نکند و در پی تبدیل فلزات پست به فلزات گران بها ( transmutation ) بر نیاید. ولی در زمینه ی بینش و شناختی که از ستاره شناسی و رصدکردن ستارگان بدست می آید̨  می خواهم تو را آگاه تر کنم که : با پرهیز از هر پنداری که از هوی و هوس برخیزد̨  تو از راه تشخیص درست می توانی آینده را پیش بینی کنی̨  بشرط آنکه پیوسته نام جایگاه هایی راکه با چینش ستارگان تناسب دارد̨  در نظر داشته باشی و از الهام نیز بهره گیری̨  زیرا این جایها و هیئت ها̨  ویژگی ها ی نهفته را بدست می دهند یعنی نیرویی که با آن گذشته و حال و آینده را مانند ابدیت می توانی دریابی و با آشکار شدن همه ی آنها تو می توانی همه ی آنها را یکجا داشته باشی)).

از این سخنان اخیر̨  به یاد تجربه ی برخی از روشن بینان اخیر می افتیم که به چنین نعمت خداداده ای رسیده بودند و آینده ( یا گذشته ای ناشناخته ) در نظرش آشکار شده بود. آنها چنان که گفته اند به حالتی می رسند که آگاهی آنها به پهنه ی گسترده تری از زمان ̨  گسترش می یابد و گذشته و حال و آینده را در بر می گیرد.

نوسترآداموس در جای دیگری از نامه اش به فرزند خود ̨  می نویسد :

(( دو پایه ی اصلی ̨  اندیشه ی پیش گویان را تشکیل می دهد. نخست : هنگامی که روشنایی̨ روان آن شخص را فرا می گیرد و او با دانش نجوم̨  پیش گویی می کند و از خود نور افشانی می نماید و دوم آنکه : می تواند از راه پیشگویی بکمک الهام که تنها بخشی از بخش ها ی بی پایان خداست ̨  و چون این پیشگو می خواهد بکمک این نیروی خدا داده و بزرگی خدا و این بخشش طبیعی چیزی را ببیند ̨  می یابد که آنچه پیشگویی می کند واقعیت است ̨  و از یک سرچشمه ی ابدی می آید̨  و چنین نور یا زبانه ی آتش کوچک چنان اثر بزرگی داردکه از خود طبیعت کمتر آشنا نیست)).

 او کتاب خود پیشگویی ها را با یک دو بیتی آغاز می کندو در آنها خود را به عنوان کسی که این مراسم و آئینها را انجام داده و توان خویش را بالا برده و افقهای آینده در برابر چشمانش گشوده شده معرفی میکند. دو بیتی نخست از قرن اول چنین می گوید :

(( شبانگاه به تنهایی در کتابخانه نشسته پنهانی نشسته

آن از مس است و بر یک سه پایه نهاده

شعله ای کوچک از یک سوراخ بیرون می آید

و کسی که نباید بیهوده سخن او را پذیرفت ̨  به پیروزی دست می یابد

چوب بلند یا دست در میان سه پایه نهاده می شود

و قطراتی آب بر دامن جامعه و پاهای خویش می پاشد

آوایی ! ترسی ! او در جامعه ی خویش می لرزد

درخششی خدایی ̨  پروردگار در جایی نزدیک او نشسته است)).

در این دو بیتی ̨  برخی از نشانه های سحر و جادو آشکار است. شب هنگام است. نوسترآداموس تنها در اتاق مطالعات خود نشسته ̨  در برابر او ظرفی مسین قرار دارد و بر یک سه پایه ی کوچک نهاده شده. پیشگو در آب مینگرد تا آنجا که می بیند آب تیره شد و بخار گشت و آینده اندک اندک پدیدار شد. او را خیس می کند و از آن آب بر گوشه ی لباس و پاهایش می پاشد. از نیرویی که در درونش است اندکی احساس ترس می کند. صدایی می شنود و درخشش خدایی را می بیند و آنچه را در حالت کشف و الهام دیده می نویسد.من معتقدم که دیگر تصویر آشکاری از کار نوسترآداموس به دست ما آمده است. او طالع بین ̨  پیشگو ̨ منجم وجادوگر است و علوم غریبه ی دیگری (occult) را نیز می داند که نظر کلیسای کاتولیک که بر اندیشه ها و سیاستهای زمان او حاکم بوده ̨  حلال شمرده میشده اند.

نجوم یک کار معمولی بود̨  و دربار هیچ یک از پادشاهان از منجمی که مشاور پادشاه در کار جنگ و صلح باشد̨ خالی نبود. پادشاهان در امور اداری و کشوری و همچنین در زندگی خصوصی خود ̨  با آنان مشورت می کردند ̨  ولی برخی از دانشها و کارهای نوسترآداموس بشدت تحریم شده و مورد کیفر قرار می گرفتند و حتی مرتکبان و صاحبان آنها را زنده زنده می سوزاندند. از جمله این کاره جادوگری بوذد. بهمین سبب نوسترآداموس بشدت از آن می ترسید و از این رو کتاب خود را چنین مبهم و پیچیده نوشته و نثر آن بسیا آشفته و بدون تسلسل زمانی ویژه است.او خود در نامه اش به فرزند خود سزار ̨  این نکته را آورده و در جایی از ایننامه به او می گوید : او پیچیده نویسی و گمراه سازی را بجای روشن نویسی و صراحت بکار گرفته تا راه را برای پادشاهان و زورمندان ببندد و آنها نتواند به او آسیبی برسانند.او می ترسید که به جادوگری متهم گردد̨  و او را در آتش بسوزانند و همچنین دستاورد های او که ما اکنون به پی آنیم ̨  از میان برود.به همین سبب بیشتر گفته های او پیچیده و و نامفهوم و دارای رمز ها و معما هایی هستند و تاریخ معینی را برای هیچ یک از پیشگویی ها بیان نمی کنند. جز در چند جای انگشت شمار که برای توجه دادن به اهمیت رویداد یا وضع ویژه ای از تاریخ آن را بازگو می کند.

از سوی دیگر جدا ممکن است نوستر آداموس کتابهای مسلمانان ( چه آنها که به ما رسیده و چه آنها که به ما نرسیده ) را در زمینه ی پیشگویی ها و (( ملاحم )) که در احادیث نبوی فراوان است ̨  دیده باشد. این روایات درباره ی آینده هستند. ممکن است او آنچه می خواسته از روی این روایات نوشته باشد.