آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

آموزش های جامع فلش ( فلاش ) و فروشگاه محصولاتalphapack

آموزش مختلف موضوعات فلش ( فلاش ) و جوک و طنز و زمینه های مختلف کامپیوتری

آموزش سی شارپ

کتاب الکترونیکی Practical Database Programming With Visual C#.NET  ( برنامه نویسی بانک اطلاعاتی به صورت عملی با Visual C#.NET) یکی از بهترین کتاب ها eBook در زمینه برنامه نویسی عملی بانک اطلاعاتی در CSharp می باشد  یکی از خصوصیات بارز این کتاب الکترونیکی این است که به طور شفاف نکات قابل توجهی را در Visual C#.NET 2008 و همچنین بانک های اطلاعاتی نظیر Access ، SQL Server ، Oracle بیان می کند. بر خلاف اینکه در روش قدیمی از خطوط زیادی کد استفاده می شد نویسنده این ایبوک از ابزارهای طراحی و همچنین از ویزاردهای طراحی در Visual Studio و همچنین از متدهای real-time استفاده کرده است.از جمله خصوصیات جالب این کتاب آموزشی این است که بیشتر از 60 مثال پروژه های برنامه نویسی بانک اطلاعاتی در محیط واقعی با استفاده تصاویر و توضیحات کاملا عمقی در آن وجود دارد که به خواننده در تفهیم بهتر تکنیک های کلیدی و تکنولوژی های برنامه نویسی سی شارپ در بحث برنامه نویسی بانک اطلاعاتی کمک می کند. در این کتاب که یک نمونه کامل در نوع خود می باشد با سه بانک اطلاعاتی Microsoft Access 2007 ، SQL Server 2005 SP2 و Oracle Database 10g XE Release 2 در طول مباحث خود استفاده کرده است. همچنین در این کتاب بحث و آنالیزی در مورد تکنیک جدید در بانک اطلاعاتی به نام LINQ که شامل LINQ به اشیاء، LINQ به LINQ، DataSet به LINQ، SQL به موجودیت ها و LINQ به XML و پیاده سازی آنها در پروژه های واقعی با تشریح خط به خط آورده شده است.
دانلود از 4Shared  13 MB

چند داستان مذهبی

  سلمان و جوان خائف

شیخ مفید از ابن ابى عمیر از حضرت صادق (علیه السلام) روایت مى کند : سلمان در کوفه گذرش به بازار آهنگرها افتاد . جوانى را دید روى زمین افتاده و مردم گرد او حلقه زده اند . به سلمان گفتند : این بنده خدا غش کرده ، چیزى در گوشش بخوان شاید به هوش آید . سلمان بالاى سر جوان قرار گرفت ، تا جوان به هوش آمد ; گفت : اى سلمان ! اگر درباره من چیزى گفتند صحیح نیست ; من هنگامى که گذرم به این بازار افتاد و پتک زدن آهنگرها را دیدم از این آیه یاد کردم :

( وَلَهُم مَقامِعُ مِنْ حَدِید )(159) .

« براى بدکاران گرزهایى از آهن است » .

از ترس عذاب و عقاب حق عقلم پرید . سلمان گفت : تو را این ارزش هست که برادر من در راه خدا باشى . و به خاطر حلاوت محبتى که از او در قلب سلمان جلوه کرد رفیق و یار یکدیگر شدند ، تا جوان بیمار شد ; سلمان بالاى سرش نشست در حالى که جوان در حال جان دادن بود ، سلمان گفت : اى ملک الموت ! با برادرم مدارا کن . پاسخ شنید : من نسبت به هر مؤمنى اهل مدارایم(160) .



سلیمان و دهقان

برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهى و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانى گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خداى مهربان به پسر داود پادشاهى عظیم و سلطنتى کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزى را که توانایى آن را ندارى و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ; اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، براى تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقى و ملک سلیمان فانى است ! (161)



سلیمان و نماز

کتاب ارزشمند ارشاد دیلمى روایت مى کند :

لباس سلیمان لباسى بس عادى بود ، در حالى که سلطنت و حکومت و مالى که در اختیارش بود براى احدى از گذشتگان و آیندگان مقرّر نشد .

او شبهاى خود را به نماز تمام مى کرد ، در حالى که همچون چشمه جوشان بهارى از دیده اشک مى ریخت . آن حضرت اداره امور معاشش از طریق زحمت بازوى خودش بود(162) .

علماى اهل سنّت در تفسیر آیات 30 تا 33 سوره ص متمایل بهاین معنا شده اند که سلیمان در بازدید از اسبهاى آماده براى جنگ از نماز عصرش غافل شد و به وقت غروب آفتاب متوجّه از دست رفتن نماز گشت و به این خاطر به غم و غصّه شدیدى دچار آمد .

آنگاه خداوند قادر آفتاب را براى او برگرداند تا نماز عصرش را در ظرف معیّن وقتش بجاى آورد !امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت باقر (علیه السلام) نظر کعب الاحبار و علماى اهل سنّت را مردود دانسته اند و دامن حیات با عظمت علماى سلیمان را در تمام عمر از قضا شدن یک نماز پاک مى دانند .در روایات شیعه آمده است که نماز سلیمان از اوّل وقت به تأخیر افتاد ، و به این جهت سخت ملول شد . حضرت حق آفتاب را به وقت عصر برگرداند تا آن مرد بزرگ الهى و آن پیمبر معصوم نمازش را به وقت فضیلتش ادا نماید(163) .آرى ، بر اساس معارف اسلامى ـ البته معارف ملکوتى و با ارزشى که شیعه نقل کرده است ـ حیات انبیاى حق از هر عیب و نقصى حتى قبل از مبعوث شدن مبرّا بوده است و پیامبرى نبوده که در عین آن همه زحمت و رنج روزانه ، نمازى از نمازهایش قضا شده باشد .

سرگذشت مادر و فرزند

 حکیمى عارف روایت مى کند : مادرى ، جوان نورسیده خود را به خاطر مخالفت و نافرمانى و آزارى که به سبب بى نظمى و توجه نکردن به نصایح به او روا داشته بود ، از خانه بیرون کرد و به او گفت : برو که تو فرزند من نیستى ، او ساعاتى را با دیگر بچه ها به سر برد تا نزدیک غروب هر یک از بچه ها به خانه هاى خود رفتند . چون خود را تنها دید و از یاران وفایى مشاهده نکرد ، به خانه خود بازگشت ، در را بسته دید ، سر به چوبه در گذاشت و از روى تضرّع و زارى و حال انقطاع ، مادر را مى خواند که در به روى من بگشا ، ولى مادر از گشودن در امتناع مى کرد . در آن حال عالمى وارسته که از آنجا عبور مى کرد ، دلش نسبت به آن جوان نورسیده سوخت ، حلقه به در زد و نزد مادر زبان به شفاعت گشود تا مادر فرزندش را بپذیرد . مادر گفت : اى مرد بزرگ ! شفاعتت را مى پذیرم به این شرط که نوشته اى به من بسپارى که هرگاه فرزندم بعد از این به مخالفت و نافرمانى برخاست از خانه بیرون رود و مرا هم به مادرى نخواند . عالم وارسته نامه اى به آن مضمون نوشت و به دست مادر داد و به این طریق میان مادر و فرزند صلح افتاد .چند گاهى از این ماجرا گذشت ، دوباره عبور عالم به آنجا افتاد ، دید آن پسر در کمال تضرع و زارى است و به مادر مى گوید : آنچه خواهى کن ولى در به روى من مبند و مرا از خود مران . ولى مادر از گشودن در امتناع مى کند و مى گوید : در را به رویت نمى گشایم و به خانه راهت نمى دهم و با تو به صلح و آشتى برنمى خیزم . آن مرد آگاه مى گوید : کنارى نشستم تا ببینم عاقبت کار چه مى شود ، دیدم آن نوجوان گریه بسیارى کرد و سر به آستانه در گذارد و از هوش رفت و صدایش خاموش شد ، ناگاه مادر که از لابلاى در شاهد حال فرزندش بود ، محبت مادرى اش به جوش آمد ، در خانه را گشود و سر فرزند را از روى خاک برداشت و به دامن رأفت و عطوفت گذاشت و در حالى که او را نوازش مى کرد مى گفت : اى نور دو دیده ام ! برخیز تا درون خانه رویم ، من اگر تو را راه نمى دادم نه این که قصدم در این زمینه جدّى بود ، بلکه مى خواستم با این کارم تو را به ترک مخالفت و گناه و قرار گرفتن در مدار طاعت و متانت تحریک کنم .گنهکار ، اگر در حال زارى و انابه حس کرد که او را نپذیرفته اند ، نباید ناامید شود ، بلکه باید مانند آن نوجوان به دفعات مختلف به پیشگاه حضرت محبوب رود تا منبع رحمت و بخشایش به جوش و خروش آید و او را با محبّت و نوازش به عرصه رحمت و مغفرت راه دهند .

اى خدا این وصل را هجران مکن *** سرخوشان عشق را نالان مکن

باغ جان را تازه و سرسبز دار *** قصد این مستان و این بستان مکن

چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن *** خلق را مسکین و سرگردان مکن

بر درختى کآشیان مرغ توست *** شاخ مشکن مرغ را پرّان مکن

جمع و شمع خویش را بر هم مزن *** دشمنان را کور کن شادان مکن

گرچه دزدان خصم روز روشن اند *** آنچه مى خواهد دل ایشان مکن

کعبه اقبال این حلقه ست و بس *** کعبه امید را ویران مکن

نیست در عالم ز هجران تلخ تر *** هرچه خواهى کن ولکن آن مکن(158)

طرز کار تست آی کیو

 

 

همه ما در طول زندگیمان در مورد تست های هوش حرف های زیادی شنیده‌ایم و افراد باهوشی را دیده‌ایم که به قولی IQ بسیار بالایی دارند.

حال بد نیست بدانیم این IQ یا همان هوش انسان که توسط تست‌های پیچیده آزمایش می‌شود چیست و چه خصوصیاتی دارد.

تست IQ :

کلمه IQ مخفف Intelligence Quotient یا همان بهره هوشی است. این بهره هوش سال هاست که به صورت تست مورد آزمایش قرار می‌گیرد و نشان می دهد توانایی و هوش هر فرد در مقابل جمعیت جهان چقدر است.

تست فوق نمره استانداری دارد که میانگین آن 100 است. در اکثر این تست‌ها نمره‌ای بین 90 تا 110 هوش متوسط فرد را نشان می‌دهد. نمره بالای 130 هوش بالا را نشان می‌دهد و نمره زیر 70 نشانگر مشکلات مغزی فرد است.

این تست مانند هر تست دیگری در مورد کودکان متفاوت است زیرا تفاوت سنی می‌تواند تغییراتی را در نتیجه این تست اعمال کند.

ارزیابی هوش با تست

در این تست چه چیزی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد سئوالی است که در این قسمت به آن پاسخ می‌دهیم.

پاسخ به این سئوال طبق آنچه داشنمندان اعلام کرده‌اند آن است که این تست می‌تواند توانایی فرد را در مقابل حل مشکلات و همچنین نگهداری و استفاده از اطلاعات دریافتی اعلام کند. این توضیح دقیقا به این معناست که فرد تا چه حد می‌تواند تحلیلگر باشد، مسائل را حل کند، توانایی برقراری ارتباط بین مفاهیم را داشه باشد و اطلاعات را به سرعت دریافت و در ذهن ذخیره کند.

تست هوش در چند حوزه می‌تواند انجام پذیرد:

- توانایی شناخت حجم ها: توانایی اینکه فرد بتواند اشکال را با مهارت دست‌کاری کند و حجم آنها را درک کند.

-توانایی حل مسائل ریاضیات: توانایی حل مسائل و استفاده از منطق.

-توانایی بیان: توانایی تکمیل جملات و به یاد داشتن کلمات، زمانی که لغات حذف شده‌اند.

-توانایی بالای حافظه: توانایی به یاد سپردن اشکال و اجسامی که قبلا دیده و یا شنیده شده است.

سئوالات در هر کدام از این حوزه‌ها می‌تواند توانایی فرد را در یک رشته مشخص کند اما برخی از روانشناسان معتقدند که این حوزه‌ها می‌تواند توانایی کلی هوش و حافظه راتعیین کند.

برخی از افراد در بعضی از این حوزه‌ها بهتر پاسخگو هستند و در بعضی دیگر کمتر فعالند. اما محققان معتقدند که افرادی که در یکی از این روشهای نمره بالایی کسب کنند در دیگر حوزه‌ها نیز بسیار خوب هستند و اگر در دیگر حوزه‌ها ضعیف عمل کنند در دیگر پاسخها هم ضعیف خواهند بود.

بر اساس این تئوری محققان معتقدند که تست‌های هوش یا همان تستهای آی کیو می‌تواند توانایی هوش هر فردی را تعیین کند.

میزان IQ ثابت است

از آنجایی که تست‌های هوش بر اساس فهم شما از مسائل است و به معلوماتتان ارتباطی ندارد یادگیری مسائل نمی‌تواند کمکی به بالا رفتن اندازه آی کیو شما بکند. یادگیری می‌تواند به تمرینات مغزی شما کمک کند که در نهایت به فعالیت بیشتر مغز شما می‌رسد اما دانشمندان به ازتباط پیشرفت کاری مغز و بالا رفتن هوش اعتقادی ندارند.

تحقیقات نشان می‌دهد که بالا بودن هوش به نظر می‌رسد که بیشتر به عوامل ژنتیکی بستگی داشته باشد تا به عوامل محیطی. اما آنچه تمامی محققان معتقدند آن است که یادگیری در طول زمان می‌تواند در بهبود کار مغز تاثیرات مهمی داشته باشد.

اما آیا شما می‌توانید هوش یا همان آی کیو خود را بالا ببرید؟

بعضی از شواهد نشان می‌دهد که کودکانی در دوران بسیار کوچکی که از نظر تغذیه به شکل خاصی رسیدگی شده‌اند توانایی‌های مغزی و هوشی بالایی دارند و در دوران ابتدایی مدرسه می‌توانند تفاوتهای بسیاری را از سایرین نشان دهند اما این تفاوتها در سالهای بعد به شکلی در می‌آید که انها نیز با کودکان عادی یکسان می‌شوند.

هوش افراد بزرگسال هم با گذشت زمان بالا نمی‌رود. شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد که یادگیری روشهای جدید و یا حل کردن انواع پازل‌ها می‌تواند توانایی‌های مغز را بالا ببرد اما هیچیک از این راهها همیشگی نبوده و هرگز تنوانسته‌اند نمرات تست هوش فرد را بالا ببرند.

در نهایت نتیجه آن است که نمره تست هوش شما شما تغییرناپذیر است و فرقی نمی‌کند که شما چقدر درس بخوانید و معلوماتتان را بالا ببرید.اما این به معنا هم نیست که نتوانید هوش خود را بالا ببرید. تست آی کیو در واقع تنها راهی بسیار مفید برای اندازه‌گیری جنبه‌هایی از هوش است.

بسیاری از منتقدان معتقدند که این تست نمی‌تواند قدرت خلاقیت, توانایی های اجتماعی , دانش و معرفت را اندازه گیری کند. ارزش این تست تنها به آن است که می‌تواند توانایی‌های کلی را که به اندازه هوش ربط پیدا می‌کند را ارزشیابی کند.

گرچه مثال های بسیار زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد افرادی که دارای نمره بالای تست آی کیو هستند توانسته‌اند در داشنگاه و محیط کار خود موفق باشند اما نمونه‌های بسیاری هم وجود دارند که عکس این موضوع را ثابت می‌کنند. 

 

 

تست کنید 

1- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟
2- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟

3- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟
4- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست

5.فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده اید. شما از نفر دوم سبقت می گیرید حالا نفر چندم هستید؟
6.اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟

7.
پدر ماری، پنج تا دختر دارهNene-Nini -Nono-Nana اسم پنجمی چیه؟

8.یه آقایکر و لالی میخواد مسواک بخره. با در آوردن ادای مسواک زدن، می‌تونه خواسته‌اش را به دکاندار حالی کنه و موفق به خرید مسواک بشه.حالا اگه یه مرد کوری بخواد عینک آفتابی بخره، چطوری باید منظورش رو به فروشنده حالی کنه؟
9.پنج کلاغ روی درختی نشسته اند ، 3 تا از آنها در شرف پرواز هستند . حال چه تعداد کلاغ روی درخت باقی می ماند؟

10.
شیب یک طرف پشت بام شیروانی شکلی ، شصت درجه است و طرف دیگر 30 درجه است .خروسی روی این پشت بام تخم گذاشته است. تخم به کدام سمت پرت می شود ؟
 جواب ها در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

این دیوانگیست ...

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است
متنفر باشیم ...
که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم

این دیوانگیست ...  

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است  

این دیوانگیست ...  

که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم 

این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم  

و به یاد داشته باشیم که همیشه ...

شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند

تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم و همه روزه در انتظار روزی بهتر و
شادتر از روزهای پیش باشیم ...
=========
پ . ن : دیگه دیونگی نکن ...